فیلمهای علمی تخیلی را که خصوصا درباره شیوع بیماری های نادر و عجیب است ، هیچ وقت نخواستم که ببینم. بماند که زندگی کنونی وهمراهی با کرونا، تبدیل شده به چیزی شبیه همین فیلمها. اما خوشحالم سیب ها را انتخاب کردم ببینم و به پوسترش که یک جورهایی آزار دهنده به نظرم میرسید توجه نکردم. فیلم ، ساده تر و راحت تر از آن چیزی ست که ممکن است به نظر برسد.
برخی از افراد به طور ناگهانی دچار فراموشی میشوند و هیچ چیزی را به یاد نمی اورند و این موضوع آنقدر عادی شده که شرایط مهیاست برای انتقال سریع این آدمها به بیمارستان. در این جا دو حالت در انتظار ایشان است. یا بستگانشان پیدایشان میکنند و به سراغشان می آیند و آنها را باخود می برند و یا اینکه مجهول الهویه باقی می مانند که در این صورت باید طبق برنامه ای مدون زندگی جدیدی را آغاز کنند. طبق این برنامه هر کدام از آنها به اپارتمانی با حداقل امکانات لازم برای زندگی منتقل میشوند. در فواصل زمانی مشخص نوارهایی به ایشان داده میشود تا به آن گوش کنندو طبق دستورات ان پیش روند. دستوراتی برای رفع نیازهای روزمره و روشهایی برای شروع ارتباط با دیگران. به آنها دوربینی هم داده میشود که از نتایج کارهایشان عکس بگیرند و انها را در البومی قرار دهند تا به پزشکان مشاور نشان دهند. در شهر، غالبا ادمهایی را می بینیم که با دوربینهایی یکسان در حال گرفتن عکس از خودشان هستند.
شخصیت اصلی فیلم را از زمان کوتاهی پیش از مبتلا شدن دنبال می کنیم. زندگی اش نکته ای را به ما نشان میدهد که تقریبا اواخر فیلم به آن مطمئن می شویم. اکثر ماجرا مربوط است به پس از ابتلا. کل مسئله این است جماعتی که در به در دنبال رهایی از فراموشی اند و مرد خاصی که هم سیب دوست دارد و هم متفاوت است با دیگران.
نام فیلم : سیب ها- 2020